کارگروه صلح وسازش شمال کشور/ پایگاه خبری آوای رودکوف:بدینوسیله به اطلاع شما مردم روشناندیش؛تاریخ ساز و با فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد ؛ خوزستان و جنوب کشور میرساند: کمپین «نه به تیراندازی در مراسمات عزا و عروسی» با هدف بهبود فرهنگی و از بین رفتن این بدعت غلط و خانمان سوز با مرکزیت "پایگاه خبری آوای رودکوف" اعلام موجودیت مینماید.
دست اندرکاران پایگاه خبری آوای رودکوف؛ امید واثق دارند تا با توجه به حوادث جانسوزِ پیشآمده و مرگ و میرهای فراوان ناشی از این بدعت غیرفرهنگی و غیر اجتماعی؛ و در راستای ایجاد آرامش و رفاه برای جامعه، همگی با این حرکت سازنده و فرهنگساز، همصدا و همراه شوید.
به خاطر داشته باشید که چه حوادث جبرانناپذیری به دلیل استفاده غیر صحیح و ناصواب از تفنگ در مراسمات عروسی و عزا در این خطه ی قهرمان پرور به وقوع پیوست که حاصل آن،گلوله باران به جای گل باران ؛ مرگ و میرهای جانسوز ؛ مصدومیتها و دشمنیهای ناخواسته و دریک کلام ناآرامیهای اجتماعی فراوان بوده است و همچنان این پدیدۀ شوم در حال تکرار و گسترش است.
ضمن سپاس فراوان از خانوادههای بزرگواری که اخیراً به صورت خودجوش در مراسم عروسی و یا سوگواری خود این وسیلۀ کُشنده را کنار گذاشته و از آن استفاده نکردهاند؛ از شما خواهشمندیم به کمژین ما بپیوندید و با نه بزرگ به تیراندازی در مجلس نشاط و شادابی را به جامعه ارزانی بدارید.
همینجا از نخبگان، معتمدین، متنفذین، ریش سفیدان و بزرگان اقوام انتظار داریم تا با برگزاری جلسات توجیهی، پیوست به این کمپین و راه اندازی کمپین “نه به تیراندازی در مراسمات” و در ریشه کنی این بدعت غلط و ناخوشایند مساعدت مضاعفی داشته باشند.البته مبتنی بر اخبار و گزارش های واصله اقدامات مثمر ثمری از طریق بزرگان و خیراندیشان در این راستا در برخی از نقاط صورت گرفته است.
اعتقاد راسخ داریم اگر به موازات فرهنگ سازی و راه اندازی “کمپین نه به تیراندازی،نیروهای امنیتی و انتظامی و ” دستگاه قضا نیز مجازات سختگیرانه و پشیمان کننده ای متناسب با این عمل مجرمانه در جهت بازدارندگی و تأدیب متخلفین اِعمال کند بدون تردید در بازه ی زمانی کوتاهی شاهد پاک شدن چهره ی جامعه از این رسم غلط خواهیم بود.انشالله
توجه داشته باشید: برای پیوستن به پایگاه حامی این کمپین، پیوند https://avayerodkof.ir/ را دنبال و یا روی شمارۀ تلفن 0304009825 اعلام همبستگی و نکته نظرات خود را در شبکه های اجتماعی برای ما ارسال بفریید.
سایر برنامه ها و اقدامات فرهنگی آوای رودکوف در این راستا متعاقبا از همین طریق اعلام خواهد شد.
من درون باغ بودم
در کنار طاق بودم
یک دفعه از جا پریدم
خواب بود ، هرچه دیدم
چند ترانه من سرودم
خانه بودم ، باغ بودم
عاقلی در خانه
مست در میخانه بودم
عقل داشتم یا که نه
دیوانه بودم
یک فرشته خنده ای کرد
چشم ز جان شرمندگی کرد
باد آوازی سرود و
در نگاهم راز بود و
یک فرشته با دلم همراز بود و
در مسیر عشق یک آغاز بود
من گامهایم کوچک و
وزنم چو پرها شد سبک
نزدیک رفتم آن فرشته اخم کرد
تندر شد و رفت و
به جانم رحم کرد
بر روی فرش رزها نشست
بر شانه کفترها نشست
این منظره گفتش به من
خانه کجا ،
دشت و دمن
دریا و رودخانه کجا
رویا کجا
فکرت کجا
این همه رویا تمامش کن
کنون بیدار شو
این همه رویا تمامش کن
کنون بیدار شو
کاش می شد،
که حقیقت بود رویای دلم
ظهر می شد در کنار سفره
یار خوشگلم
روزها آید پس از شبهای تار
این همه رویا تمامش کن بشو بیدار یار
این همه رویا تمامش کن بشو بیدار یار
بشو بیدار یار
بشو بیدار یار
آمده لبخند از رویا به لب
می کنم لبخند حفظش روی لب
آن طرف رویا این ور واقعی
می دهد خورشید نور و اگهی
آسمان خورشید نورانی کند
رقص گلها را تماشا می کند
می کند با دست زمین را لمس باز
نور خورشید به مثل دست ناز
من در حقیقت در جنون بودم
نه رویای پری
گفت : آن دو چشمان پری
کی تو ز خوابت می پری
این همه رویا تمامش کن
کنون بیدار شو
این همه رویا تمامش کن
کنون بیدار شو
---------------
حجت بقایی
دی ماه 1402
(( انوشا که باشد می نویسم ))
Poetry : It was a sweet dream
poet : hojjat baqaee
Iranian Writers and Poets Association
2024(Anoosha)
کاپشن صورتی گوشواره قلبی
تو گناهت چیست
افتادی خیابان
کشته گشتی
با نفاق و کینه
اصحاب شیطان
کاپشن صورتی گوشواره قلبی
تو نشان دادی به ما
گه آدما
قلبی ندارند
کینه دارند
نفرت بعضی به شدت
دشمن آزادی است
کاپشن صورتی گوشواره قلبی
تو برو پرواز کن
با خدایت راز کن
عشق دنیا
از سر خود باز کن
بر خدایت تا توانی ناز کن
از گناه بندگانش
ظلمها و تیرگیها
بر خدا و عرشیان آواز کن
شاید اینجا یک فرشته
آمد و رفت و
من و ما کور گشتیم
ندیدیم
کاپشن صورتی گوشواره قلبی
یک فرشته بود
پر زد پر کشید
----------
حجت بقایی
#کاپشن_صورتی_گوشواره_قلبی
#کودک_ایران
#شعر_فارسی
#شعری_برای_کاپشن_صورتی
#شعری_برای_گوشواره_قلبی
#دختر_دوساله
برچسبها: کاپشن صورتی گوشواره قلبیدختر ایراندختر دوسالهشهید کرمانکودک شهیدشعر ایرانیترانه فارسیمتن ادبی
پس از سه سال نگارش فیلمنامه صبح تازه گیلان مرا می کشد توسط دکتر بقایی به اتمام رسید.
به گزارش واحد خبر کارگروه صلح وسازش و به نقل از رسانه نو/ حجت بقایی پژوهشگر و فیلمنامه نویس در گفتگو با خبرنگار سینمایی ما گفت : چند سال است که وقتی ناراحت و یا عصبانی می شوم ، قلم دست گرفته و فیلمنامه "کارگردانی که نمی خواست اینجا بماند " را تکمیل می کنم ، ولی این فیلمنامه خیلی کار دارد . و نمی دانم اصلا به سرانجام برسد یا خیر ، ولی همین نوشتن آن باعث آرامتر شدنم می شود، و از طرفی موجب تولد قصه ها ، ترانه ها و یادداشتها و حتی طراحی گارگاههایی شده که به نام خودم یا با همراهی و مشاوره دوستان و اساتیدم منتشر شده و یا تولید شدند ، و امروز پس از حدود سه سال بالاخره فیلمنامه ای از دل آن با موضوع درد و رنجهای یکی از همکارانم را تمام کردم .
به گزارش خبرنگارما ، بقایی در ادامه افزود : مدتهاست به دو تن از همکارانم فکر می کنم به دلیل تشابه موقعیت خودم با ایشان در زمان انتقالم ، ناخودآگاه مرا به یاد ایشان می اندازد ، و همیشه برایم جالب است، که چه راحت برخی افراد موجب مرگ دیگران می شوند و بعد می خندند بدون هیچ ناراحتی به همین راحتی ! موضوع این فیلمنامه راجع به همکاری اجباری ، غیرقانونی و خارج از چارچوب بنده (حجت بقایی) با (( برنامه صبح تازه )) است ، بین سالهای ۱۳۹۲ تا زمان درگذشت یکی از همکاران .
حالا چه ارتباطی بین اینها است ، و چرا می گویم همکاری اجباری ، تمام اینها را به صورت داستانی در طول فیلمنامه به تصویر کشیدم ، حالا ممکن است برداشت شخصی باشد، تخیلی باشد ، واقعیت باشد ،و ممکن است دروغ باشد . این برمی گردد به مخاطبی که فیلمنامه را مطالعه می کند .
مخاطبین معمولا بر اساس موقعیت و جایگاه شخصی و تصوراتی که از سوژه ها دارند. راجع به فیلمنامه قضاوت می کنند . من برداشت خودم را از شرایطی که لمس کردم ، نوشته ام .
بقایی در مورد قصه فیلمنامه با اشاره به واقعی بودن قصه بیان داشت : در این فیلمنامه دو شخصیت اصلی وجود دارد ( البته با نامهای مستعار هرچند قصه را بخوانید تقریبا تمام دوستان متوجه واقعی بودن قصه خواهند شد ) ، نفر اول شخصی است که از تهران منتقل شده و پس از ماجراهایی برای برنامه ای به نام صبح تازه آفیش می شود ،
و علی رغم اینکه کارش نیست ((در قصه دلایل مشخص است،قضاوت با مخاطب است)) باید همکاری کند .
و شخص دوم فردی است که از واحد خبر بالاجبار به کتابخانه منتقل شده و این دو نفر در کتابخانه و در هنگام مطالعه باهم آشنا می شوند .
و در چند ملاقات اتفاقاتی می افتد که باهم دوست می شوند و کم کم همکاریشان شروع می شود تا اینکه ، ، ،
اتفاقی می افتد و ، ، ،
فیلمنامه را باید بخوانید ،
راستی دو تن از تهیه کنندگان برنامه مذکور با فاصله یکی دو سال از همدیگر بعد از مدتی فوت کردند ، که این هم در جای خودش جالب است ، در گوشه ای از فیلمنامه به صورت گذرا به آن اشاره می شود. راستش ترجیح می دهم راجع به کارگاهها و سمینارهایم وقت بگذارم ، این جور موضوعات برای تخلیه عصبانیتم از محیط اطرافم است ، و تقریبا یک نوع اعتراض است، که نمی توان برای عموم منتشر کرد، خودم به شخصه ترجیح می دهم مثبت بنویسم لیکن از سکوت مطلق بیزارم ، ظلمی می شود و بالاخره اینقدر حق داریم که کمی ناراحت شویم، خیلی جالب است برخی می گویند حتی حق نداری به خاطر اینکه حقت ضایع می شود ناراحت هم شوی !.
بقایی با اشاره به کارگاههایی که این روزها در حال طراحی و اجرا دارد می گوید : خوب در این کارگاهها در خدمت اساتیدم و با راهنماییهای ایشان زندگی و مدیریت را آموزش می دهیم و من از ایشان و از دانشپذیران یاد می گیرم ، ایده می گیرم و برای بهتر شدن تلاش می کنم ، و این فیلمنامه هم برشی از قصه زندگی در دنیای ماست ، دنیایی که همه ما در آن چه سخت و چه خوشبخت به زندگی مشغولیم .
این فیلمنامه نویس عضو جامعه بین المللی فیلمنامه نویسان در خاتمه گفت : من حرفهای خودم را در قالب نوشته هایم می زنم ، مثلا طرحهایی دارم برای بزرگداشت مرحوم (( استاد خشایار الوند )) ، (( استاد حسین پناهی )) ، (( استاد جعفربزرگی ))
و می خواهم شخصیتها و کاراکترهایی مشابه شان طراحی کنم البته هنوز خیلی کار دارد .
در صورت تولید و نهایی شدن کار صد در صد با مرتبطین هماهنگ کرده و از خانواده ایشان کسب اجازه خواهم کرد فعلا در حد طرح و ایده اولیه است ، انشالله فرصت شود ، تمام کنیم. صبح تازه برای من فرصتی فوق العاده است چون از آن ایده های فوق العاده ای می گیرم . هنوز تصمیم نگرفته ام که بیش از این برنامه را تبلیغ کنم ولی شاید گزارشات ویژه ای را برای این مجموعه در آینده تولید کنم چرا؟ چون هستم . همین و دلیل دیگری نمی خواهد ،خداوند فرصت داده از این فرصت باید بهره مند شویم وقتی می توانیم برای همدیگر کاری کنیم چرا نکنیم .این را گفتم که بدانید بنده منفی فکر نمی کنم.فقط شرایطی که با آن مواجهم گاهی حسم را خراب می کند که با تولید آن را اصلاح می کنم ، خوب چه می شود کرد این است جامعه اطراف ما .
دکتر بقایی در حاشیه این گفتگو به صورت اختصاصی به خبرنگارواحد خبر کارگروه صلح و سازش گفت : راستش من به شخصه هنرمند نیستم،ادعایش را هم ندارم لیکن با هنرمندان زندگی کرده ام و مسایل و زندگی ایشان را می بینم و می دانم و گفتن این موارد هم صرفا جنبه آموزشی دارد در پایان این گفتگو یک سئوال کوچلو می پرسم ، چرا نویسنده ای مانند "خشایار الوند" باید به آن صورت فوت کنند . یا استاد حسین پناهی در تنهایی با چنان وضعی فوت کنند ، و دهها یای دیگر . . . تمام سعی ام را می کنم و نمی خوام منفی بگم . ولی حقیقت ، یک رو دارد و برای این سئوالها هر کس جوابی دارد و من هم جوابی ، اما جواب من بماند برای خودم . می دانید افراد را که بشناسید قضاوتتان نسبت به اتفاقات کاملا فرق خواهد کرد . خوشا به حال دو گروه یکی کسانی که کسی را نمی شناسند و یکی گروهی که درد دیگران برایشان مهم نیست ، حالا من نوعی اگر این دو خصلت را داشتم اینقدر ترمز نمی کردم برای دقت در حال مردم . و به کار و زندگی مشغول بودم و بالا رفتن پله های ترقی ، در یکی از کارگاهها که قبلا شرکت کردم مربی کارگاه می گفت : دوستان پله های ترقی را که طی می کنید اگر حواستان این طرف و آن طرف باشد سقوط می کنید . یعنی هرکسی بارخودش ،مال خودش ،آتیش به انبار خودش، ولی من می گم حواستون به اطرافتون باشه ، دلی را نشکنید،پایی را له نکنید، اشکی درنیاورید، و خلاصه مسیری را که می روید کمی با دقت راه بروید پیشرفت عالیست ، پیشرفت خوب است ولی به چه قیمتی ؟
این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند .
#صبح_تازه_گیلان_مرا_می_کشد
#فیلمساز_ایرانی
#فیلمنامه_نویس
#فیلمساز_فقید
#درددل_فیلمساز
#هنرمند
#اخبار_فیلمنامه
#خبرنگار_سینمایی
#کارگردان_ایرانی
#سناریست_ایرانی
#سکوت_هنرمند
برچسبها: فیلمنامهفیلمنامه ایرانیصبح تازه گیلان مرا می کشدفیلمساز ایرانیفیلمنامه نویسدرددل هنرمندکارگردان فقید
آکی کوریسماکی، بلا تار، کلر دنی، ریوسکه هاماگوچی، کیوشی کوروساوا، کریستین پتزولد، جیا ژانگکه، آپیچاتپونگ ویراستاکول و شماری از کارگردانهای سرشناس دیگر درخواست آتش بس در غزه را امضا کردند.
به گزارش واحد خبر کارگروه صلح و سازش به نقل از فارس / فیلم استیج نوشت: هرچند کسی فکر نمیکند که بیانیه گروهی هنرمند درباره وحشت غزه بتواند به این وحشت پایان دهد، اما همیشه نشاندهنده فشارهایی است که در تحمل نمیگنجد و آنچه که میتوان انجام داد. در عین حال میتوان گفت فیلمسازان بهعنوان ناظران جهان و رفتار انسان، بهویژه بر صلح تاکید دارند.
چندی پیش پدرو کاستا در مصاحبهای گفت: بسیار واضح است که دیگر نمیتوان این تصاویر را تحمل کرد. من نمیتوانم، من نمیتوانم، تصاویر دنیا برای من قابل تحمل نیست. من چشمهایم را میبندم و مطمئنم شما هم همین کار را میکنید. غیر قابل تحمل است.
چندی بعد آنتونی دود مانتل فیلمبردار بریتانیایی «زاغهنشین میلیونر» و برنده اسکار تاکید کرد: سخت است که فردی از این دنیا باشی، چه هنرمند یا هر چیز دیگر و جزئیاتی درباره این کشتار دستهجمعی را نبینی. تقریباً غیرممکن است که بدون احساس درد معده ببینی چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
اکنون جمعی از هنرمندان با نوشتن یک نامه جمعی دیگر خواستار آتش بس فوری در غزه شدهاند. کلر دنی، ریوسکه هاماگوچی، کیوشی کوروساوا، کریستین پتزولد، آپیچاتپونگ ویراستاکول، جیا ژانگکه، کلر سیمون، ایرا ساکس و ویکتور اریس از جمله آنها هستند.
در بخشی از بیانیه آنها آمده است:
آنچه در حال حاضر در غزه در حال وقوع است، قتل عام شدیدی است که هزاران زن و کودک را میکشد و حداقل شرایط بقای یک ملت را از بین میبرد. ما خواستار توقف فوری بمباران غزه، ایجاد کریدورهای بشردوستانه و منابع مادی مورد درخواست همه سازمانهای بینالمللی و آزادی گروگانها هستیم.
برخی از امضاءکنندگان این لیست عبارتند از:
ناداو لاپید، پدرو کاستا، آکی کوریسماکی، وانگ بینگ، بلا تار، آپیچاتپونگ ویراستاکول، ویکتور اریس، رادو جود، عبدالرحمن سیساکو، ریوسکه هاماگوچی، والتر سالز، کلر دنی، رابرت گودیگویان، کیوشی کوروساوا، لوران کانته، کلر سایمون، سدریک کان، آندره تکینه، کورنلیو پورومبویو، جیا ژانگکه، مهامت صالح هارون، آناند پاتواردان، ایرا ساکس، نوبوهیرو سووا، آرتور هراری، فیلیپ فائوکن، پاتریشیا مازوی، کیوشی کوروساوا، ریتی پن، لاو دیاز، کریستین پتزولد، آرنو دوپالیر، حسن فهرانی، سیلوین جورج، کریم موساوی، جان جیانویتو، مارک کازنز، آدور گوپالاکریشنان، هیچم لاسری، الئونور وبر، لام لی، امیلی دلوز، بت گوردون، سیمون بیتتون، مارن آد، تان چویمویی، کلوتیلد کورائو، پارتو سن گوپتا، نیکلاس واکربارث، برونو بونتزولاکیس.
واحد خبر کارگروه صلح و سازش به نقل از رسانه نو / پتانسیلهای منطقهای چه از نظر طبیعت گردی و چه گردشگری مذهبی و چه گردشگری تاریخی منطقه کاشان را از سایر شهرها متمایز می کند و وجود بقاع متبرکه ای مانند مشهداردهال ، آقاعلی عباس(ع) و آقا هلال بن علی(ع) و سایر بقاع متبرکه بر اهمیت این منطقه می افزاید. برای جلب نظر و توجه گردشگران پیشنهادی کوچک برای کنفرانس بین المللی شهید اردهال داریم :
برای حمایت از طرح گردشگری؛ از مشهد اردهال تا مشهدالرضا متن گزارش را مطالعه فرمایید ...
پژوهشگر و شاعر گیلانی به مناسبت تدفین شهدای خوشنام در محوطه صداوسیمای مرکزگیلان مجموعه ادبی گفتگو با شقایق غریب را منتشر می کند.
به گزارش رسانه نو/ دکتر حجت بقایی در گفتگویی کوتاه با خبرنگاران گفت : این مجموعه را به عشق این خوشنامان نوشته و به ایشان تقدیم می کنم.
بقایی افزود : این مجموعه بیشتر یک درد دل با شهداست، شهدایی که خوشنامند و کسی آنها را نمی شناسد ، و مانند مولایشان غریبند .
ایشان در پایان با اشاره به کم بودن زمان آماده سازی مجموعه گفت: با توجه به کم بودن زمان ، انشالله تا از هفت شهدا تا چهلم به صورت سلسله وار این مجموعه را منتشر خواهیم کرد .